نگاهی به صورت مسأله، و نظر موافقان و مخالفان
صعود به دماوند
نمای زیبا از دماوند
مشکل نیست که دریابیم اثر تخریبی کوهنوردیِ بیملاحظه بر دماوند بسیار سنگین بوده است؛ فقط دو مثال میآورم و مطمئنم که هر کوهنوردی که در سالهای اخیر به دماوند رفته باشد، تجربهی مشابه را دارد:
۱- در مرداد ۹۳ برای صعود به قله از مسیر جنوبی، با گروهی از دوستان به پناهگاه «بارگاه سوم» رفتیم. چند دانشجوی دکترای گیاهشناسی هم به همراه استادشان همراه ما بودند. گذشته از آن که پناهگاه پر از کوهنورد بود، در دهها چادر هم که فدراسیون برپا کرده و یا گروههای مختلف زده بودند، صدها کوهنورد جای گرفته بودند. در اطراف پناهگاه و چادرها آن قدر زباله ریخته بود که ما نزد دوستان دانشگاهی شرمنده شدیم، چرا که بارها گفته بودیم که کوهنوردان دوستدار و حافظ طبیعتاند! زباله آن قدر به وفور یافت می شد که با دو سه ساعت کارِ پنج شش نفره توانستیم شصت هفتاد گونی را پر از زباله کنیم! وضع توالت ها نیز چیزی ورای فاجعه بود… .
هر کوهنورد یک پاکبان
۲- در مرداد ۹۴ از مسیرِ سابقاً کم رفتوآمد نونَل (ناندل) – تخت فریدون بالا رفتیم؛ برنامه را به این صورت تنظیم کردیم که بعدازظهر جمعه به پناهگاه کوچکِ تخت فریدون برسیم تا به شلوغیِ آخر هفته برنخوریم و در این حال، با آثار به جامانده از کوهنوردان «عزیز» روبرو شدیم. در اطراف این پناهگاهِ کوچک انبوهی زباله ریخته شده بود و به فاصلهی پنجاه شصت متر دورتر از آن، در هرگوشه میشد مدفوع و دستمالهای کاغذی آلوده را دید. یکی دو نفر نیز مشغول سوزاندن زباله بودند و هوا را به دود مسموم کنندهای آلوده بودند. با یکی دو ساعت کارِ یک نفره چهار گونی زباله جمع کردم، و هنوز مقدار زیادی زباله در آن حوالی بود…!
شقایق ها ی دماوند که همیشه مورد هجوم گردشگران هستند
فرسایش خاک، و عریض و چندتایی شدن راه پاکوب و «شناسکی»های برگشت از قله، در هر دو مسیر یادشده (و دیگر مسیرهای متداول دماوند) که فقط ناشی از آمد و شد کوه نوردان یا قاطرهای باربر ایشان است، چهرهی کوه را بهشدت مخدوش ساخته است. از همه بدتر، جادههایی است که وانتها و مینیبوسها و لندرورها در آن به بُرد و آورد کوهنوردان مشغولاند؛ جادههای گوسفندسرای احسان در جنوب، نونَل به گردنهسر در شمال، و جادهی چاک اسکندر در غربِ دماوند با سادهسازیِ ورود گروههای بزرگ، و فراهم ساختنِ امکان حمل انواع وسایل و مواد اضافه مانند کنسروها و آبهای بطریشده، و همچنین با ایجاد گردوغبار بسیار، سبب آلودگی شدید و چشمآزار در منطقه شدهاند. به این دلیلها، لازم است که صعود به دماوند محدود شود تا این کوه نفسی بکشد و خود را ترمیم کند، و شاید ما نیز به شیوههای درستتری برای صعود آن دست یابیم.
هنگامی که از ضرورت محدود شدن صعود به دماوند میگوییم، حتماً کسانی هم خواهند گفت: «نه! صعود به دماوند حق همگان است…»(۱). در واقع، کمی هم ناسازوار (پارادوکسیک) مینماید که یک کوهنورد خواستار محدود شدن حق دسترسی (access) به کوهستان شود؛ حقی که همهی کوهنوردان، در برابرِ نهادهای متصرف یا دارندگان حق بهرهبرداری یا مالکانِ زمینهای کوهپایهای مطالبه میکنند. اما، گزارهی «صعود به دماوند حق همگان است» خود جای بحث دارد؛ می توان پرسید که این «حق» برای صعود به هر تعداد و در هر زمانِ دلخواه برای هر کس، از کجا ناشی شده است؟! اما حتا اگر گزارهی بالا را بپذیریم، لازم است که در معنای «همگان» کمی ژرفتر بیاندیشیم.
بسیار پیش از اینها گفتهاند: «همگان هنوز از مادر نزادهاند». در موضوع مورد بحث ما، «همگان» شامل نسلهای امروز و فردا میشود و از اینرو استفاده از دماوند باید به گونهای صورت گیرد که تا هزاران سال دیگر هم بتوان از آن استفاده کرد، بی آن که تخریب شود و از شکل بیفتد. اگر خودبینی و خودرایی را کنار بگذاریم، میتوانیم دریابیم که حتا در میان انسانهای زادهشدهی حاضر بر زمینِ کنونی هم دوستدارانِ بهرهمندی از دماوند، فقط کسانی نیستند که مایلاند به هر شیوهی ممکن و به دفعاتِ دلخواه تا سرِ قلهی دماوند بروند. چندین برابرِ این گروه، کسانی هستند که دوست دارند در دامنههای دماوند بنشینند و از زیبایی و شکوه و سلامتِ این یکهکوهِ سرافراز کام بگیرند. انبوهی دیگر هستند که از دورترین سرزمینها، در تاریخهای مشخصی به پابوسِ دماوند میآیند و به ستایش آن مینشینند. و اگر مادیتر هم بنگریم، دهها هزار تَن هستند که دماوندِ بیعیب و نقص را خواهانند برای آن که به دامها و زنبورهایشان خوراک میرساند و آب تأمین میکند.
مطابق یک اصل حقوقی، حقِ هر کس تا آنجا محترم است که موجب سلبِ حق دیگران نشود. اگر شیوهی استفادهی ما از دماوند، به حق دیگران در برخورداری از محیط طبیعی و سالمِ این کوه آسیب بزند، قطعاً باید در این شیوه بازنگری کرد. سالها است که دادِ تقریباً هر کسی که به دماوند میرود، از این همه آشفتگیِ دیداری، آلودگیِ محیطی، و فرسایشِ تحمل ناشدنی درآمده است. یعنی بیشتر افرادی که برای استفاده از یک حق طبیعی (داشتن چشمانداز نیکو فرا روی خویش) به یکی از مسیرهای متداول دماوند میروند، شِکوه دارند که چرا این همه خرابکاری و پلشتی؟!
جاده ای که هر روز شاهد حضور صعود کوهنوردان به دماوند
شاید بگویند که با کار آموزشی و ترویج فرهنگِ کوهنوردیِ درست میتوان جلوی این تخریبها و آلوده کردنها را گرفت. واقعیت این است که کار آموزشی و ترویجی اگرچه بسیار لازم و مؤثر است، اما هیچگاه و در هیچ نقطه از جهان نتوانسته جای مقررات و قانون را بگیرد. درواقع، کارِ اصلی آموزش این است که انسانها را با قانون (نوشته یا نانوشته) آشنا و ایشان را به رعایت آن ملزم سازد. امروزه، صعود به دماوند تابع هیچ قانونی نیست و از اینرو صورتی هرجومرجگونه گرفته است. درست است که برای کوهنوردی در دیگر کوهستانهای کشور هم مقرراتی نداریم، اما دماوند به خاطر ویژگیِ منحصر به فرد بودنش در ایران، نیاز به مراقبت ویژه دارد. به علاوه، وضع مقررات برای دماوند، چه بسا که بتواند دشواریها و اشکالهای کار را بنمایاند و راه را برای چارهاندیشی در زمینهی مدیریتِ گردشگری در دیگر کوهها بگشاید.
دماوند چولانگاه گوسفندان تیر ۹۵-عکس صامی
محدودسازی صعود به دماوند در دیگر کشورها
-
رویکرد فدراسیون جهانی
فدراسیون جهانی سازمانهای کوهنوردی (UIAA) در بند ۷ «اخلاقیات کوهنوردی»(۲) ضمن تأکید بر «حق دسترسی مسوولیتپذیر»، احترام به محدودیتها و مقررات وضعشده را توصیه میکند. متن کامل این بند چنین است: «ما معتقدیم که آزادی دسترسی به کوهها و صخرهها به شیوهای مسوولیتپذیر، حقی اساسی است. همیشه باید فعالیتهایمان را با حساسیت نسبت به محیط زیست انجام دهیم و در حفظ طبیعت و چشماندازها فعال باشیم. ما باید پیوسته به محدودیتهایی که برای دسترسی وضع شده و به مقرراتی که مورد توافق کوهنوردان و مقامها و سازمانهای حفاظت است، احترام بگذاریم». پیدا است که از دید فدراسیون جهانی (و کوهنوردان برجستهای که نویسندهی این بیانیه بودهاند، حق دسترسی به کوهستان، بی قید و شرط و نامحدود نیست. این حق، مانند هر حق دیگری در اجتماع و زیستبوم، وظیفهای را نیز در پی دارد که گاه میتواند به معنای چشمپوشی یا محرومیتِ محدود از همان حق باشد. برپایهی همین وظیفه است که امروزه بسیاری از کوهنوردانِ دوستدارِدماوند، داوطلبانه از صعود به این کوه خودداری میکنند و همزمان، میخواهند که ضابطههایی برای صعود به دماوند وضع شود تا شمارِ کوهنوردان با ظرفیتِ پذیرش این کوه هماهنگ شود.
زباله ها سوغات ناخوانده دماوند
- مدیریت مستقیم
در پارهای منطقههای کوهستانی، مانند پارک ملی ساگارماتا (Sagarmatha National Park یا اورست) با تعیین ورودیه و نیز با گرفتن یک مبلغ ودیعه برای بازگرداندن پسماندها، و مشخص ساختن مسیر دقیقی که بازدیدکننده اجازهی گذر از آن را دارد، محدودیت ایجاد میشود. در جاهایی دیگر مانند پارک ملی قراقوروم مرکزی (Central Karakorum National Park) علاوه بر گرفتن ورودیه، بازدیدکننده ملزم به همراه داشتن و پرداخت هزینهی یک «افسر رابط» هم هست (گو این که یک دلیلِ این الزام، مسایل امنیتی است که دولت پاکستان در نظر دارد). افسر رابط، وظیفهی نظارت بر حرکت گروه در مسیر تعیین شده و رعایت الزامهای مربوط به مدیریت پسماند را برعهده دارد. در کلیمانجارو (Kilimanjaro National Park) گروه صعودکننده، به پرداخت ورودیهی پارک ملی، ورودیهی پناهگاه یا چادرگاه، و استخدام راهنما و آشپز محلی به تعدادی که مدیریت پارک مقرر کرده، ملزم است.
این گونه ورودیهها و شرایط، خود به خود شمار بازدیدکنندگان را محدود و قابل مدیریت میکند.
- مدیریت غیرمستقیم
در کوهستانهای اروپا و آمریکای شمالی (که معروفترینهایشان، به نوعی حفاظتشده هم هستند) بازدیدکننده نمیتواند بدون رزرو پناهگاه یا جای چادر به منطقه برود. برای مثال، در پارک ملی تیتان (Grand Teton National Park) علاوه بر آن که ملزم به پرداخت ورودیهی تعیینشده از سوی دولت هستید، باید پناهگاه اصلی در پای کوه و همچنین پناهگاه «گردنهی پایینی» (The Lower Saddle) را که یک شب ماندن در آن برای صعود به قلهی اصلی منطقه ضروری است، از آلپاین کلاب رزرو کنید. در آلپها هم صعود به قلههایی مانند مون بلان، مترهورن، و… یا کوهپیماییِ دورِ مون بلان (Tour du Mont Blanc) بی آن که پناهگاهها و هتلها یا چادرگاهها را رزرو کنید، در عمل ناممکن است. چراکه در بیشترِ ارتفاعات به شما اجازهی چادر زدن و اقامت دلبخواه را نمیدهند.
ایجاد چنین سامانهی رزرو، و البته نظارت پایداری که به شکلگیری یک فرهنگ تابعبت از قانون انجامیده، شمار بازدیدکنندگان و مسیرهای پیمایش آنان را محدود میسازد.
- ممنوعیت
برای پارهای منطقهها و قلهها، ممکن است ممنوعیت کامل اجرا شود. این گونه ممنوعیت ها به ویژه برای کوه هایی به کار می رود که اهمیت برجسته ی فرهنگی دارند.
برای مثال صعود به کوه اولورو (آیرس راک) در استرالیا که برای بومیان آن کشور اهمیت معنوی بسیاری دارد، از چند سال پیش محدود شده و قرار است که از سال ۲۰۱۹ ممنوع گردد. کشور بوتان (که یکی از محیط زیستیترین کشورهای جهان است) اجازهی صعود به بیشتر کوههای کشور خود را نمیدهد، و به کوههایی مانند کایلاس در تبت یا ماچاپوچار در نپال هم نمیتوان صعود کرد(۳).
در ارمنستان، از سال ۲۰۱۳ در پی اقدامهای هماهنگ سازمانهای کوهنوردیِ تأثیرگذار و مدافعان طبیعت، صعود ستونهای بازالتیِ ثبتشده در فهرست میراثهای ملی، به کلی ممنوع شد(۴).
- محدودسازی داوطلبانه
برج بازالتی دِویلز تاور (Devils Tower) در آمریکا، از چند ده سال پیش یکی از هدفهای سنگنوردی معروف آن کشور، و از هزاران سال پیش مورد احترام چند قبیلهی سرخپوست است. در سال ۱۹۹۵ ادارهی پارکهای ملی آمریکا، پس از گفتگوی بسیار با بومیان منطقه، یک محدودیت داوطلبانه وضع کرد که سنگنوردان، در ماه ژوئن (مقدسترین ماه برای بومیان) از صعود روی این برج خودداری کنند. این محدودیت داوطلبانه که مورد تأیید بنیاد مدافعِ حق دسترسی در آمریکا (Access Fund) هم بوده، سبب کاهش در خور توجه صعودها در این ماه شده است(۵).
پیشنهاد برای صعود به دماوند
در اینباره، در جاهای دیگر گفته و نوشته ام(۶) و در این جا فقط اشاره میکنم که همهگونه شواهد عینی وجود دارد که ثابت میکند کوهنوردیِ بیملاحظه و طولانی مدت، سبب آسیبدیدگیهای شدید بر دماوند شده است. جامعهی کوهنوردی باید (بی آن که آسیبهای ناشی از دیگر فعالیتها در محدودهی دماوند را بهانه کند) بپذیرد که ضروری است صعود به دماوند ضابطهمند شود. فدراسیون کوهنوردی، انجمنهای مردمی، گروهها و باشگاههای کوهنوردی، میتوانند در گفتگو با دستگاههای دولتی و قضایی، این ضوابط را تدوین کنند و به اجرا برسانند. ناگفته نماند که در سه چهار سال گذشته، فعالیت زیادی در این زمینه صورت گرفته که اگر با همدلیِ بیشتری همراه شود، حتماً به نتیجهی مؤثری خواهد رسید. در این میان، باید وانتداران و قاطرداران محلی هم در روند تصمیمگیریها حضور داشته باشند، زیرا ممکن است فکر کنند با محدود کردن ورود کوهنوردان و بستن جادههای غیرضروری زیان خواهند دید؛ در صورتی که حتماً میتوان به شیوههایی درآمد آنان را در همین حد کنونی نگه داشت یا حتی افزایش داد.
صعود مسئولانه به دماوند
پینوشت :
۱) برای مثال بنگرید به نوشتار محمود اولادقباد، با عنوان «صعود به دماوند حق همهی کوهنوردان است»، فصل نامهی کوه، شمارهی ۸۷، ص ۴۴
۲) بنگرید به تارنمای رسمی UIAA : www.theuiaa.org/declarations/mountain-ethic-declaration
۳) رضا زارعی، رییس فدراسیون کوهنوردی ایران، فصلنامهی کوه، شمارهی ۸۹، ص ۷۶
۴) تارنمای Rock & Ice ، May 6th, 2013 ؛ http://rockandice.com/climbing-news/climbing-banned-on-armenian-basalt-columns/
۵) بنگرید به تارنمای «بنیاد دسترسی» ، ۰۷/۱۱/۲۰۱۷ : https://www.accessfund.org/news-and-events/news/why-you-shouldnt-climb-devils-tower-in-june
۶) برای مثال: نوشتارهای «کمتر و باملاحظهتر به دماوند صعود کنیم» در فصلنامهی کوه، شمارهی ۸۴ و «دماوند نیاز به تنفس دارد» در فصلنامهی کوه، شمارهی ۸۶